مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی

مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی

دسته : -علوم انسانی

فرمت فایل : word

حجم فایل : 26 KB

تعداد صفحات : 42

بازدیدها : 252

برچسبها : دانلود مقاله

مبلغ : 4000 تومان

خرید این فایل

مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش 

سیرتحول تاریخی توسعه سیاسی:

مقوله توسعه سیاسی از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 درچارچوب مطالعه سیاستهای تطبیقی مورد توجه دانشمندان علوم سیاسی قرارگرفت. از دوران پس از جنگ جهانی دوم نسبت به روند توسعه سیاسی و دگرگونیهای اجتماعی برخوردی خوشبینانه شده و محققین تحت تأثیر موفقیت ها و رونق اقتصادی كه نصیب غرب بویژه آمریكا شده بود این مقوله را از بعد مثبت و امیدواركننده مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. بهرحال علی رغم اینكه در دهه های 40 و 50 به ابعاد اقتصادی توسعه سیاسی توجه می شد، ولی از اواخر دهه 1960 محققین علوم سیاسی به پارامترهای اجتماعی و سیاسی بیش از عوامل و شاخصهای اقتصادی بها دادند. درمراحل بعد مفهوم توسعه سیاسی به نحوی از انحا بامقوله فرهنگ سیاسی گره خورد. زیرا گروهی از دانشمندان براین نظر بودند كه چنانچه از طریق تجزیه و تحلیل فرهنگ سیاسی جوامع بتوان به متغیرهایی دست یافت كه این عناصر را درجهت بهره گیری از تواناییهای نظام برای پاسخگویی بیشتر نسبت به نیازهای جامعه بكار انداخت، می‌توان به تحقق توسعه سیاسی مطلوب امیدوار شد.

بنابراین فرهنگ سیاسی بعنوان یك عامل تأثیر گذار درفرآیند توسعه سیاسی جوامع ممكن است از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت بوده و از ساختارهای اجتماعی – سیاسی جوامع متاثر شده باشد. بطور كلی منظور از فرهنگ سیاسی نظام اعتقاداتی است كه درباره الگوهای كنش و واكنش متقابل و نهادهای درونی شده سیاسی گفتگو می كند. فرهنگ سیاسی درباره وقایع كه درجهان سیاست رخ می دهد صحبت نمی‌كند، ولی درباره اعتقادات و نظریاتی كه درخصوص چنین رخدادهایی ابراز می‌شود صحبت می راند. چنین اعتقاداتی دارای گونه های متفاوت است. ممكنست «تجربی» باشد. بدین معنی كه درباره آنچه كه به وقوع می پیوندد ابراز می‌شود، یا ممكنست بعد «بیانی» باشد، بدین معنی كه جنبه عاطفی و احساسی داشته باشد. از دهه 1970 برخی از محققین، توسعه را بیشتر از بعد بیرونی مورد توجه قرار دارند. از این دوران به بعد این مقوله عمدتاً درچارچوب نظریات «توسعه نیافتگی» و نیز «استقلال و وابستگی» عنوان شد.

بسیاری معتقدند كه فرآیند نوسازی وتوسعه سیاسی خاص كشورهای توسعه نیافته یا دولتهایی است كه هنوز مرحله «ملت سازی» را طی می كنند. «ایزن شتات» معتقد است كه نوسازی سیاسی از قرن 17 دراروپای غربی آغاز شد و سپس به سایركشورهای اروپایی و قاره آمریكا سرایت كرد.

بسیاری از دانشمندان معتقدند برغم وجود عوامل متفاوت فرهنگی، تاریخی و سنتی، دیر یا زود جوامع جهان سوم راهی را طی خواهند كرد كه جوامع صنعتی غرب درقرون گذشته پیموده اند. دربرخی از مطالعات مزبور این تصور قوت می‌گیرد كه جوامع صنعتی غرب نقش «رهبری» را برعهده دارند، در حالیكه كشورهای درحال توسعه تابعان بی چون و چرا هستند.

مطالب ذكر شده درمورد توسعه سیاسی از یك مشكل عام گرایی توسعه سیاسی رنج می برد. زیرا در واقع یك الگوی تك خطی و ثابت را مطرح می سازد كه كشورهای دیگر و بویژه درحال توسعه و جهان سوم جهت نیل به توسعه سیاسی مجبور به عبور از محل تعیین شده هستند. این موضوع یك سری تعصبات مفهومی را توسط غربی ها در مورد توسعه سیاسی بیان می كند. بدین صورت كه به واقعیات زندگی اجتماعی و سیاسی و پیچیدگی های دگرگونی های مستمر جوامع جهان سوم حساسیت اندكی را نشان می دهند. درمواقعی نیز كه به این واقعیات و پیچیدگی ها پی می برند، سعی می كنند كه آنها را بر مبنای تجارب تاریخی، اجتماعی و سیاسی كشورهای اروپای غربی و آمریكای شمالی توضیح دهند.

ازسوی دیگر تعصبات ارزشی ناشی از خطای دو قطبی شدن «نسبت گرایی» و «نوگرایی» در توصیف توسعه سیاسی نقش دارد. براین اساس «نوگرایی» در زمینه اقتصاد و صنعت و سیاست بعنوان یك پدیده مثبت تلقی می شود؛ درحالیكه «سنت گرایی» به عقب ماندگی تعبیر می شود. بنابراین نوگرایی از ویژگی های جوامع صنعتی پیشرفته به شمار می رود.

الف- گروه های نخستین:

1-خانواده : خانواده به عنوان یك نهاد نخستین منبع یادگیری اجتماعی كودك است. خانواده گرایشهای سیاسی و اساسی كودك را به نحو بارزی تحت تأثیر قرار می‌دهد. و یكی از نهادهای كلیدی در انتقال فرهنگ سیاسی به نسل بعد محسوب می‌شود.  نقش خانواده درجامعه پذیری از دو عامل مهم ناشی می شود. اول اینكه، خانواده برزندگی كودك بویژه درسالهایی كه خویش سیاسی كودك درحال رشد و شكل گیری است نقش تقریباً انحصاری دارد.

دومین عامل، پیوند محكمی است كه بین اعضای خانواده و روابط بین آنها وجود دارد كه آكنده از احساسات و عواطف انسانی است كه در سایر نهادهای نخستین دیده نمی شود.

2-گروههای همسن: تأثیر قابل ملاحظه ای كه گروههای همسن درزمینه جامعه پذیری دارند از دو عامل مهم ناشی می شود كه عبارتند از اول: دسترسی گسترده گروههای همسن به اعضای خود و دوم روابط عاطفی فی مابین و توام با احساس بین اعضای گروه.

گروههای همسن در حین آنكه گرایشهای سیاسی اعضای خود را شكل می دهند درهمان حال اعضای خود را با ساختها و نهادهای دومین در جامعه پیوند می دهند. زیرا آنها ساختهای خود كفا نیستند وتنها بعنوان واسطه عمل می كنند و اعضاء را با شبكه ارتباطی جامعه پیوند می دهند.

3-مدرسه، آموزش و یادگیری سیاسی: مدرسه بوسیله آموزش به دو طریق در توسعه و پیشرفت خویش سیاسی نقش دارد. یكی اینكه با ایجاد تجربیاتی در شخص در زمینه جامعه پذیری سیاسی، گرایشهای كسب شده درگذشته را شكل می بخشد. دوم اینكه آموزش مدرسه ای و سواد آموزی درك شخصی از جهان سیاست را بهبود می بخشد و تحلیلهای او را از امور سیاسی شكل می دهد.

ب-گروهای دومین :

گروههای دومین درواقع نقش واسطه بین افرادو دولتمردان را برعهده دارند وهر چه میزان پیچیدگی جامعه بیشتر بوده و توسعه یافته تر باشد، تعداد گروههای مورد نیاز به همان اندازه بیشتر خواهد بود و وظایف اجتماعی و سیاسی مهمتری را برعهده خواهند داشت. دریك تقسیم بندی كلی، گروههای دومین شامل موارد زیر است.

1-   گروههایی كه صرفاً به منظور اهداف سیاسی و بعضاً‌ بخاطر تعلیم سیاسی تأسیس شده اند.

2- گروههایی كه غرض از تأسیس آنها اهداف سیاسی نیست ولی بطور جنبی در مسایل سیاسی شركت می جویند و درخلال سایر فعالیتها به آموزش سیاسی اقدام می كنند و به بسیج نیروها دست می زنند. مانندگروههای مذهبی، اتحادیه ها و انجمنهای شغلی وسازمانهای برادری و ..

مشروعیت سیاسی :

مشروعیت به معنای ظرفیت نظام سیاسی برای ایجاد و حفظ اعتقاد به این اصل است كه نهادهای سیاسی موجود در جامعه ازصحت عمل برخوردار بوده تأسیس نهادهای مزبور به منظور رفع نیازهای جامعه می باشد. مشروعیت نظامهای سیاسی معاصر بیشتر معلول موفقیت آنها در حل و فصل اختلافات درونی سیستمها و ازمیان بردن تفرقه درجامعه است.

زمانی یك حكومت مشروع است كه ارزشها و اندیشه های عموم مردم با ارزشها و اندیشه های نخبگان جامعه در تضاد نباشد مردم حكومت را از آن خود بدانند و حكومت نیز بطور نهادی شده و قانونی، خود را درمورد عملكردش دربرابر مردم پاسخگو بداند. مشروعیت سیاسی تابع كلیدی توسعه سیاسی است و تكامل سیاسی یك جامعه را روان می كند. تقارن منابع هیئت حاكمه با منابع و مصالح عمومی مردم، نشانه با اهمیتی از درجه اجماع نظری، نهادی شدن ارزشها میان اقشار جامعه و آرامش  روابط مردم و حكومت است. بنابراین درهر جامعه‌ای، معیاراندازه گیری مشروعیت سیاسی با جامعه دیگر متفاوت می شود. از این نقطه نظر، تنوع مشروعیت متناسب با فرهنگ حاكم برجامعه طبقه بندی می شود.

از دیدگاه دیگر، مفهوم مشروعیت سیاسی تنها به قانونی بودن قدرت سیاسی و منطبق بودن با ارزشهای حاكم محدود نمی شود. بلكه به كیفیت ارتباط بین حكومت كنندگان و حكومت شوندگان نیز گسترش می یابد.

 

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                صفحه

سیر تحول تاریخی توسعه سیاسی................................................................... 1

مفهوم توسعه سیاسی ..................................................................................... 3

شاخصهای توسعه سیاسی ............................................................................. 9

الف.ساخت اجتماعی ......................................................................................... 10

ب.ساخت سیاسی ............................................................................................. 11

ج.فرهنگی سیاسی............................................................................................. 12

د.رفتاری سیاسی.............................................................................................. 13

ه.فرآیند سیاسی................................................................................................ 14

جامعه پذیری سیاسی....................................................................................... 15

الف.گروههای نخستین ..................................................................................... 17

ب.گروههای دومین........................................................................................... 18

مشروعیت سیاسی ........................................................................................... 20

مشاركت سیاسی............................................................................................... 21

مطبوعات و توسعه سیاسی.............................................................................. 22

ارتباطات سیاسی............................................................................................... 22

 

 

 

نقش مطبوعات و توسعه سیاسی ..................................................................... 26

جامعه پذیری سیاسی و مطبوعات.................................................................... 30

مطبوعات و دموكراسی..................................................................................... 21

مطبوعات وایجاد مشروعیت ............................................................................ 32

نقش مطبوعات درایجاد مشاركت..................................................................... 33

نقش مطبوعات درایجاد فضای عمومی ........................................................... 34

 

 

 

منابع.................................................................................................................. 36  

 



 

 
 

خرید و دانلود آنی فایل

به اشتراک بگذارید

Alternate Text

آیا سوال یا مشکلی دارید؟

از طریق این فرم با ما در تماس باشید